دل تنگی

سلام محسن چطوری خوبی کجایی نیستی دیگه تحویل نمی گیری .

ای هستم فعلا سر کاریم

 هنوز   مثل چی کار می کنی به خاطره ۳۰۰ هزار تومان  ؟

چی کار کنم  تو بگو پویا. ای  بابا میگه نمیدونی محسن چی شده بیا تو سیستم

کجا؟

سیستم . یه روز بیا بیریم بهت بگم. (ما هم که ساده) باشه....

آره رفتنمون همون ....پول رفتنم همون .... ۲ سال کار کردیم  یه شبه می خواستیم مایه دارشیم...

از زبان پویا( محسن نترس بیا با هم فلش بزنیم )من احمق اره بابا کار نداره که.....

پویا فقط بدون حالا قدر پولمو میدونم حالا که لازم دارم ....

خیلی نامردی خیلی خوب با زبونت هم من هم بدبختهای زیر دسته من و خر کردی  حالا  خودت نیستی تو محل ما

و من باید خجالتشو بکشم.

با خیال راحت نشستی اونقدر مایه دار هستی که خیالتم نیست ۲ میلون پولت رفته اما من باید حسرت ۲میلیون تا کی بخورم

نگار حالا فهمیدم چرا رفتی ....چرا به پویا یه جور دیگه نگاه می کردی ...من ساده بودم ...

اینو  بدون من اصلا  از پولم که رفته ناراحت نیستم ( فقط  ای کاش  اون شب که نگار با من صحبت کرده بود نامردی نمی کردم به تو نمی گفتم.

ای کاش...

پویا یه اسم خیالی است نخواستم اسم اصلیشو بگم.

 

این دردل  ما 

نظرات 1 + ارسال نظر
پریدخت یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام محسن جونم

اینم شد یه تجربه
ناراحت نباش
سعی کن دیگه زودباور نباشی و یه هر کسی اعتماد نکنی

شاد و پیروز باشی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد